در حكايتى از گذشته، معروف است كه پادشاه يك كشور به پادشاه كشورى ديگر يك « فيل سفيد » هديه مىدهد. كسى كه هديه را مىپذيرفت، هزينههاى زيادى را صرف نگهدارى و خوراك اين فيل سفيد مىكرد. نسلهاى مختلف هم بدون آنكه بدانند اين فيل سفيد به چه درد مىخورد، هزينههاى زيادى را براى آن متحمل مىشدند و دلشان هم نمىآمد كه آن را كنار بگذارند يا رها كنند، زيرا مىگفتند: « حيف است ! تاكنون هزينه زيادى براى آن شده است و نمىتوان آن را رها كرد ! »
«فيل سفيد» در مديريت، استعاره از موضوعىست كه هزينه زيادى براى آن شده و هيچ خاصيت مفيدى هم ندارد ! و از آن جهت كنار گذاشته نمىشود كه صرفاً براى آن هزينه شده است !
در نظر بگيريد كسى وارد دانشگاه مىشود و متوجه مىشود استعدادى در آن رشته ندارد، اما آن را رها نمىكند به خاطر هزينههايى كه براى قبولى آن داده است و زمانى كه صرف كرده؛ و مىداند در آينده نيز آن رشته منبع درآمد او نخواهد شد ! به آن رشته دانشگاهى و آن مدرك هم مىتوان فيل سفيد آن فرد گفت.
در زندگى، فيلهاى سفيد زيادى داريم كه بدون آنكه خاصيتى داشته باشند، براى آنها هزينه مىكنيم !
جرأت کنید و فيلهاى سفيد زندگىتان را رها كنيد